معماری کلاسیک

منتشر شده در تاریخ

معماری کلاسیک گونه‌ای از معماری است که از عناصر برگرفته از معماری دوران کلاسیک روم و یونان تشکیل شده‌است. سبک‌های معماری زیادی از معماری کلاسیک الهام گرفته‌اند و این مسئله باعث شکل‌گیری باززنده سازی‌هایی مثل معماری نئوکلاسیک از میانه قرن ۱۹ و باززنده‌سازی یونانی قرن ۲۰ شد.

اکثر سبک‌های معماری که پس از رنسانس در اروپا زاده شده‌اند می‌توانند معماری کلاسیک محسوب شوند. این تعبیر گسترده از این اصطلاح توسط جان سامرسون در کتاب زبان کلاسیک معماری به کار گرفته شده‌است.

عناصر معماری کلاسیک در زمینه‌های معمارانه متفاوتی نسبت به زادگاه اصلیشان به کار گرفته شده‌اند. شیوه‌های کلاسیک – دوریک، یونیک و کرنتین – که در معماری سبک گرای قرن ۵ پیش از میلاد یونان معنی دارند در معماری قرن اول گال‌ها دوباره به کار گرفته می‌شوند و از آن زمان بارها و بارها تجدید شده‌اند.

معماری کلاسیک معمولاً به معماری ای دلالت می کند که کم و بیش آگاهانه از اصول معماری یونانی و رومی دوران باستان کلاسیک یا گاهی حتی به طور خاص تر از آثار معمار رومی ویترویوس (Vitruvius) به دست آمده است. سبک‌های مختلف معماری کلاسیک مسلماً از رنسانس کارولینژی (Carolingian Renaissance) و به‌طور برجسته از رنسانس ایتالیا وجود داشته‌اند. اگرچه سبک‌های کلاسیک معماری می‌توانند بسیار متفاوت باشند، اما به طور کلی می‌توان گفت که همه آن‌ها از «واژگان» مشترک عناصر تزئینی و سازنده استفاده می‌کنند. در بیشتر دنیای غرب، سبک‌های مختلف معماری کلاسیک بر تاریخ معماری از رنسانس تا جنگ جهانی دوم مسلط بوده‌اند، هرچند که تا به امروز به اطلاع بسیاری از معماران ادامه می‌دهد.

اصطلاح معماری کلاسیک همچنین به هر شیوه معماری که به یک حالت بسیار اصلاح شده تکامل یافته است، مانند معماری کلاسیک چینی یا معماری کلاسیک مایاها اطلاق می شود. همچنین می تواند به هر معماری که از فلسفه زیبایی شناسی کلاسیک استفاده می کند اشاره کند. این اصطلاح ممکن است متفاوت از “معماری سنتی” یا “معماری بومی” استفاده شود، اگرچه می تواند بدیهیات اساسی را با آن به اشتراک بگذارد.

برای ساختمان‌های معاصر که از اصول کلاسیک معتبر پیروی می‌کنند، گاهی از اصطلاح معماری کلاسیک جدید استفاده می‌شود.

ریشه ها

معماری کلاسیک برگرفته از معماری یونان باستان و روم باستان است. با فروپاشی بخش غربی امپراتوری روم، سنت‌های معماری امپراتوری روم در بخش‌های وسیعی از اروپای غربی اجرا نشدند. در امپراتوری بیزانس، روش‌های باستانی ساختمان‌سازی ادامه داشت، اما نسبتاً زود به سبک بیزانسی متمایز تبدیل شد. اولین تلاش‌های آگاهانه برای بازگرداندن زبان استفاده نشده از فرم باستانی کلاسیک به معماری غربی را می‌توان در رنسانس کارولینژی در اواخر قرن هشتم و نهم جستجو کرد. بنابراین، دروازه ابی لورش (حدود 800 میلادی)، در آلمان کنونی، سیستمی از ستون‌ها و طاق‌های پیوسته متناوب را به نمایش می‌گذارد که می‌تواند تقریبی مستقیم از مثال کولوسئوم (Colosseum) در رم باشد. معماری بیزانسی (Byzantine)، درست مانند معماری رومی و حتی تا حدی گوتیک (Gothic) (که معماری کلاسیک اغلب با آن طرح می‌شود)، همچنین می‌تواند عناصر و جزئیات کلاسیک را در بر بگیرد، اما به همان میزان نشان دهنده تلاش آگاهانه برای استفاده از سنت‌های معماری دوران باستان نیست. به عنوان مثال، آنها ایده نظم سیستماتیک تناسبات برای ستون ها را رعایت نمی کنند. بنابراین، به طور کلی، آنها به معنای دقیق سبک های معماری کلاسیک در نظر گرفته نمی شوند.

بیشتر سبک هایی که در اروپای پس از رنسانس به وجود آمده اند را می توان به عنوان معماری کلاسیک توصیف کرد. این استفاده گسترده از این اصطلاح توسط سر جان سامرسون در زبان کلاسیک معماری به کار گرفته شده است. با این حال، عناصر معماری کلاسیک در زمینه‌های معماری کاملاً متفاوتی نسبت به مواردی که برای آن توسعه یافته‌اند، به کار رفته‌اند. برای مثال، معماری باروک (Baroque) یا روکوکو (Rococo) سبک‌هایی هستند که اگرچه در ریشه کلاسیک هستند، اما زبان معماری را در نوع خود به نمایش می‌گذارند. در طول این دوره‌ها، نظریه معماری هنوز به ایده‌های کلاسیک اشاره می‌کرد، اما نسبت به دوره رنسانس، صادقانه‌تر بود.

در واکنش به اشکال اواخر باروک و روکوکو، نظریه پردازان معماری از حدود سال 1750 تا آنچه به عنوان نئوکلاسیک شناخته شد، دوباره آگاهانه و جدی کوشیدند تا از دوران باستان الگوبرداری کنند، که با پیشرفت های اخیر در باستان شناسی کلاسیک و تمایل به معماری مبتنی بر قوانین روشن و عقلانیت پشتیبانی می شود. کلود پرو، مارک-آنتوان لاژیه و کارلو لودولی از اولین نظریه پردازان نئوکلاسیک بودند، در حالی که اتین-لوئیس بولئه، کلود نیکولا لدوکس، فردریش گیلی و جان سوان از جمله رادیکال تر و تأثیرگذارتر بودند. معماری نئوکلاسیک جایگاه ویژه ای در صحنه معماری داشت. 1750-1850. سبک رقابتی نئوگوتیک با این حال در اوایل دهه 1800 به محبوبیت رسید و اواخر قرن نوزدهم با انواع سبک‌ها مشخص شد که برخی از آنها فقط کمی یا اصلاً به کلاسیک گرایی مرتبط نبودند (مانند آرت نوو). التقاط گرایی. اگرچه معماری کلاسیک همچنان نقش مهمی ایفا می کرد و برای دوره های زمانی حداقل به صورت محلی بر صحنه معماری تسلط داشت، همانطور که کلاسیک اسکاندیناوی در طول دهه 1920 نمونه ای از آن بود، معماری کلاسیک در شکل سخت تر خود هرگز تسلط سابق خود را به دست نیاورد. با ظهور مدرنیسم در اوایل قرن بیستم، معماری کلاسیک تقریباً به طور کامل متوقف شد.

محدوده

همانطور که در بالا ذکر شد، سبک های کلاسیک معماری برای مدت بسیار طولانی، تقریباً از رنسانس تا ظهور مدرنیسم، بر معماری غربی تسلط داشتند. به این معنا که دوران باستان کلاسیک حداقل در تئوری منبع اصلی الهام برای تلاش‌های معماری در غرب برای بسیاری از تاریخ مدرن محسوب می‌شد. با این حال، به دلیل تفاسیر لیبرال، شخصی یا از لحاظ نظری متنوع از میراث عتیقه، کلاسیزیسم (classicism) طیف وسیعی از سبک‌ها را در بر می‌گیرد، حتی برخی از آن‌ها با ارجاع متقابل، مانند معماری نئو پالادین (Neo-Palladian)، که از آثار رنسانس ایتالیا الهام می‌گیرد. معمار آندریا پالادیو، که خود از معماری روم باستان الهام گرفته است. علاوه بر این، حتی می توان استدلال کرد که سبک های معماری ای هم که معمولاً کلاسیک در نظر گرفته نمی شوند، مانند گوتیک، حاوی عناصر کلاسیک هستند. بنابراین، ترسیم ساده محدوده معماری کلاسیک دشوار است. هنوز هم می توان گفت که مشخصه کم و بیش تعیین کننده اشاره به معماری یونان یا روم باستان و قواعد یا نظریه های معماری است که از آن معماری نشات می گیرد.

نویسنده

Mahtab Etemadi

شما میتوانید این مطلب و مطالب مشابه را در پیج اینستاگرام ما مشاهده کنید.



۰ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.